جکی فرنچ در کتاب صوتی دختر هیتلر، داستانی تاثیرگذار بر اساس مستندات واقعی درباره‌ی دختری به نام هایدی منسوب به «دختر هیتلر» را شرح می‌دهد که زندگی و مشکلات رازآلودی دارد! این دختر برای کل جهان ناشناخته است!
مارک و دوستانش به نام‌های آنا، بِن و تریسی در ایستگاه اتوبوس در انتظار سرویس مدرسه بودند. آنا داستانی عجیب و خارق‌العاده را روایت می‌کند تا گذشت زمان را سریع‌تر جلو ببرند. در هنگام روایت داستان است که شخصیت دیگری وارد رمان می‌شود. هایدی دختر هیتلر (Hitler’s Daughter).
هایدی در یک روستای دور افتاده، مکانی که هیچ چیزی از جنگ نمی‌داند، زندگی می‌کند. خیلی کم، پدرش هیتلر را می‌بیند و روزگارش را فقط با دایه‌ی خود سپری می‌کند. در کنار داشتن زندگی پر رمز و راز، خودش هم ماهیتی پنهان دارد چون فقط پدرش و اشخاصی که در خانه‌ی او زندگی می‌کنند، در مورد وجود و ماهیت او می‌دادند. آن دختر برای کل جهان به جز پدرش و چند نفر دیگر، کاملا ناشناخته بود.
مارک با فهمیدن داستان زندگی آنا، بسیار غمگین می‌شود، او به دنبال این است که اگر هایدی یک شخص واقعی بود می‌توانست از او در مورد هیتلر و زندگی‌اش سوالاتی بپرسد. او در مورد زندگی هایدی به موارد حقیقی دست یافت، شروع به بازجویی از آنا کرد و اتفاقاتی که برای هایدی رخ داد را به او گفت.
پس از مدتی در ادامه‌ی رمان متوجه می‌شوید که هایدی به پناهگاه زیرزمینی پدرش در برلین منتقل می‌شود و در کنار دایه‌اش احساس زندانی بودن می‌کند. پس از آن اتفاقات گوناگونی برایش رقم می‌خورد و این مسئله باعث تغییر مسیر زندگی هایدی می‌شود. او این ماجراها را فقط برای یک نفر تعریف می‌کند. آنا داستان را برای دوستانش تعریف می‌کند و مارک همچنان کنجکاو است و به دنبال حقیقت داشتن ماجرا می‌گردد، در حالی که آنا، واقعی بودن موضوع را تکذیب می‌کند.
دختر هیتلر، کتابی تاثیرگذار از جکی فرنچ (Jackie French) است. عنوان کتاب، خود نقاط ابهامی در ذهن به وجود می‌آورد. آنا داستانی از هایدی که دختر ناشناخته‌ی آدولف هیتلر است تعریف می‌کند. او در عموم شخصیتی مخفی دارد و فقط پدرش او را می‌شناسد. در تنهایی و با یک زن که اطلاعات کمی از وضع سیاسی آلمان در طول جنگ دارد، زندگی می‌کند.
