در کتاب صوتی تولستوی و مبل بنفش، نینا سنکویچ از لحظات سخت از دست دادن گفته و احساساتی مرتبط با درد جدایی و دوری را به تصویر می‌کشد.
او درباره روزهایی نوشته است که امید و ناامیدی به یکدیگر آمیخته‌اند و زندگی مانند بوی برگ‌های خشکیده به نظر می‌آید.
این کتاب به عنوان یادداشت‌هایی از خاطرات “یک سال، هر روز یک کتاب” نینا سنکویچ است.
این اثر در سال 2011 توسط سایت گودریدز برای جایزه بهترین کتاب خاطرات و اتوبیوگرافی نامزد شد و بدون شک هر فردی که به ادبیات پناه برده باشد، قادر خواهد بود این کتاب را درک کند…
کتاب صوتی تولستوی و مبل بنفش، به طور بیشتر از تعریف یک برنامه کتاب‌خوانی در دهه‌های چهل و پنجاه، به عنوان یک رساله اخلاقی تلقی می‌شود.
این اثر همچون یک پیام درباره ارزش‌هایی نظیر اخلاق، مهربانی، انتخاب کتاب، اهمیت خانواده، تجربه اندوه و مسائل مشابه است.
نینا، از طریق روزهای کتاب‌خوانی و یادآوری خاطرات، با تمرکز بر جزئیات، نتیجه‌گیری‌ها و تفکرات خود، این کتاب را به یک اثر داستانی تبدیل کرده است که تنها به شکل گزارش‌گونه نیست و خواننده را خسته یا ناامید نمی‌کند.
در این کتاب، نینا به جزئیات بیشتری از زندگی خود پرده برمی‌دارد.
او نه تنها از برنامه کتاب‌خوانی خود روی مبل بنفش اتاق مطالعه‌اش بحث می‌کند، بلکه به یادگاری از کودکی خود سفر می‌کند.
همچنین، درباره رنج‌ها و سختی‌هایی که پدرش در زمان جنگ تجربه کرده، گفته می‌شود.
نینا تصویر دقیقی از آن‌ماری، خواهری که فوت کرده و مرگ او برای او جانکاه است، ارائه می‌دهد.
این جوانب از زندگی نینا، اثر را به یک تجربه چندلایه تبدیل می‌کنند که از زوایای مختلف به نظر مخاطب پیشنهاد می‌شود.
